مبانی نظری و پیشینه پژوهش بیماریهای قلبی
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بیماریهای قلبی |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بیماریهای قلبی
در 41 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
بیماری قلبی
بیماری قلبی منجر به مشکلات تندرستی در افراد می شود. در طول یکسال 42 درصد از زنان و 24 درصد از مردان براثر حمله قلبی ناشی از آن از بین می روند. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین اختلالات قلبی و عروقی است و به عنوان یک اختلال مزمن، پیش رونده و ناتوان کننده مطرح می باشد. شیوع و بروز آن با افزایش سن بالا می رود به طوری که در آمریکا تقریباً یک درصد افراد بیشتر از 50 سال و حدود ده درصد سالمندان بالای 80 سال مبتلا به نارسایی قلبی هستند. از طرفی پیشرفت در اقدامات درمانی و جراحی سبب شده بیمارانی که از مرگ در اثر انفارکتوس قلبی جان سالم به در می برند، متعاقباً به نارسایی قلبی مبتلا شوند(جارسما، هالفنس، تن و دیگران، 2000). روند فزاینده نارسایی قلب ناشی از عوارض بیماری های عفونی، التهابی، عروقی و دریچه ای قلب نیز یک مشکل عمده بهداشتی و یک بیماری اپیدمیک در ایالت متحده آمریکا محسوب می شود به طوری که در آمریکا5 میلیون نفر مبتلا به نارسایی قلبی بوده و سالانه حدود 500000 مورد جدید به این رقم افزوده می شود و انتظار می رود در 30 سال آینده آمار موجود دو برابر شود( زمبروسکی، موزر، بات و دیگران، 2005).
در ایران نیز طبق آماری که مرکز مدیریت بیماری ها در سال 1380 منتشر کرده است، تعداد مبتلایان به نارسایی قلبی در 18 استان کشور 3337 در 100000 نفرجمعیت گزارش شده است. طی یک بررسی در شهریور ماه سال 1377 در ایران، 25درصد از بیماران بستری در بخش های قلب دچار نارسایی قلب بوده اند(رهنورد، ذوالفقاری، کاظم نژاد و دیگران، 1384).
ناتوانی قلب در خون رسانی علایم متعددی نظیر تنگی نفس، سرگیجه، آنژین صدری، ادم و آسیت را سبب می شود. این علایم منجر به عدم تحمل نسبت به فعالیت شده و تغییراتی را در سبک زندگی بیمار ایجاد می کند که بر رضایت و کیفیت زندگی وی تأثیر می گذارد. محدودیت های ایجاد شده همچنین وظایف شغلی، خانوادگی و زندگی اجتماعی بیمار را با مشکل مواجه کرده و سبب انزوای اجتماعی و افسردگی وی می گردد (دندردال، تامپسون، میلس و دیگران، 2005). مارتنسون، دراکوپ، کاناری و دیگران (2003) نیز بیان می کنند که منبع اولیه افسردگی و کیفیت زندگی نامطلوب در این بیماران به سبب وجود علایم متعدد فیزیکی ناشی از بیماری می باشد. همچنین دندردال و دیگران بیان می کنند شدت و تعدد علایم بیماری برای این بیماران ماهیتی تهدیدکننده داشته و احساس قریب الوقوع بودن مرگ سبب بروز اختلالات خلقی می گردد. اضطراب، ترس، نگرانی و اختلالات خلقی نهایتا سبب عدم بهره مندی از خواب مناسب می شود (دندردال و دیگران، 2005). علایم فیزیکی ناشی از بیماری و عدم تحمل فعالیت، موجب انزوای اجتماعی و همچنین اختلال در روابط جنسی بیماران شده و در نتیجه نقش های بیمار در زندگی خانوادگی و اجتماعی را تغییر و نهایتاً رضایتمندی آن ها را از زندگی کاهش می دهد. علاوه بر این نیاز به مصرف بعضی از داروها نظیر دیورتیک ها، در روابط اجتماعی بیمار اختلال ایجاد کرده و به نوعی کیفیت زندگی آن ها را در بعد اجتماعی متأثر می سازد(زامبروسکی و کنتیکی، 2003). ...
...
مرگ ناگهانی
آریتمی ها[1]
نارسایی قلبی
هر کدام از موارد فوق می تواند اولین تظاهر بیماری عروق کرونر باشد. کلا شایع ترین علت مرگ و میر بیماری قلبی است و در بیماری های قلبی هم اکثرا علت مرگ و میر بیماری عروق کرونر است(ورنر، ترجمه توکلی صابری، 1377).
1-1-2-2-عوامل خطرزا
عوامل خطرزا کیفیتی است که مایه افزایش احتمال خطر بروز بیماری است و در مورد بیماری قلب عوامل خطرزا با پژوهش ها و تحلیل های گسترده پزشکی شناخته شده است. نخستین پژوهش مهمی که برای شناخت عوامل خطرزا بیماری قلب صورت گرفته پژوهش قلب در ناحیه فرامینگهام بوده است. این پژوهش از سال 1948 آغاز شده و تا امروز هم چنان ادامه دارد. بی اغراق چگونگی روند وضع قلبی- عروقی هزاران زن و مردی که در فرامینگهام - واقع در ایالت ماساچوست – زندگی می کنند دنبال شده است. این پژوهش آمار دقیق و قابل اعتمادی به دست می دهد که تاثیر بسیاری از عوامل خطرزا در بیماری قلبی تایید می کند. پژوهش های مهم دیگر، از قبیل(پژوهش و بررسی تاثیر عوامل خطرزای متعدد بر یکدیگر) و (پژوهش هفت کشور) اطلاعات مهمی در اختیار می گذارند که اثر عوامل خطرزای گوناگون را در سلامت قلب نشان می دهند. پژوهشگران به ارتباط موجود میان اندازه کلسترون خون و بیماری های سرخرگ تاجی قلب و چگونگی تغذیه پی برده اند(پژوهش هفت کشور) نشان می دهد که تفاوت اندازه کلسترول خون ملتها و درجه بیماری های قلبی مربوط به تفاوت الگوی تغذیه ملت هاست. بر اساس این علت ها شواهد بیشتری در اختیار پزشکان قرار می گیرد که نشان می دهد احتمال خطر بیماری قلبی با دگرگون کردن شیوه زندگی به ویژه تغذیه را می توان تعدیل کرد. عوامل خطرزا بیماری قلبی همه یکسان نیستند پژوهش های پزشکی نشان داده است که عوامل خطرزای اصلی عواملی است که احتمال خطر بیماری قلبی را به گونه ای مشخص افزایش می دهد. این پژوهش همچنین ارتباط عوامل خطرزای اصلی را بیماری قلبی به اثبات رسانده است. عوامل مستعد کننده فرعی نیز در به وجود آوردن آن نقش دارند. هر گاه بیماری قلبی بروز کند آنها نیز حضور مزاحم خود را جایی آشکار می سازند. هرچند وابستگی بین عوامل مساعد کننده فرعی وبیماری قلبی در بیشتر موارد غیرمستقیم است و به خوبی استنباط نمی شود. برخی عوامل خطرزا را نمی توان تغییر داد، اما برخی دیگر را با کمی پشتکار می توان از میان برد. آن عوامل خطرزا که نمی توان کاملا از میان برد می توان به گونه ای دگرگون کرد که (قدرت خطر آفرینی) آنها کاهش یابد. عوامل خطرزا اصلی تغییرناپذیر عبارتنداز: سابقه بیماری در خانواده، مرد بودن و بالا رفتن سن. حال آنکه کشیدن سیکار، کلسترول بالای خون، فشار خون و نداشتن فعالیت های بدنی از عوامل خطرزای اصلی به شمار می روند که می توان آن ها را یا از میان برد ویا تغییراتی در آنها ایجاد کرد(انجمن قلب آمریکا، 1996).
عوامل مساعد کننده یا خطر زای فرعی بیماری قلبی عبارتند از بیماری قند، چاقی مفرط، تنش ها و فشارهای روحی(استرس). هرچه شمار عوامل خطرزا در شخص بیشتر باشد احتمال بروز بیماری قلبی افزایش خواهد یافت گاه ممکن است در موارد بسیار نادر بیماری قلبی در پی عوامل خطرزا مانند فشارخون بسیار بالا و مهار نشده ایجاد شود. اما پزشکان پی برده اند که بیماری قلبی بیشتر در پی مجموعه در هم تنیده ای از عوامل خطرزا در کنار یکدیگر به وجود می آید(انجمن قلب آمریکا، 1996).
پیر شدن دستگاه های قلب و عروقی و تنفسی در اوایل و اواسط بزرگسالی معمولا بدون توجه به آن و به تدریج صورت می گیرد. علائم تغییر به احتمال زیاد در اواخر بزرگسالی آشکار می شوند و افراد مسن را نگران می کنند زیرا آنها می دانند که این دستگاه ها برای کیفیت و طول عمر حیاتی هستند. با افزایش سن عضله قلب سخت تر می شود و برخی از سول های آن می میرد در حالیکه سلول های دیگر بزرگ می شود نتیجه آن ضخیم شدن جداره بطن چپ است. از این گذشته جداره شریان به علت پیری طبیعی و عمدتا اگر فرد دچار تصلب شرائین شود خشک شده و مقداری رسوب در آن انباشته می شود و بالاخره حساسیت عضله قلب نسبت به علائم ارسالی سلول های ضربان ساز درون قلب که هر انقباض را راه ادازی می کند کمتر می شود(آرکینگ[2]، 1991؛وایت برن[3]، 1996،1999 ؛ نقل از برک[4]، 2001).
6-Arrhythmias
[2]- arking
2- Whitebern
[4]-Berk
...
پیشینه ادبیات
کارلسون، اسپیکا، ارسولیک و دیگران، (2000) اثرات ذهن آگاهی را را روی نمونه های همگن از بیماران سرطانی مورد بررسی قرار داده اند. آزمودنی هادر مقایسه با گروه کنترل کاهش معنادار ی در اختلال خلق (56/0) سطح استرس کلی (31/0) را از خود نشان دادند.
گروسمن، لینهان و استفاون، 2004؛ نقل از سیرز و کاروس (2009) نتیجه گیری کرده اند که برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس برای اینکه افراد با مسائل سلامت جسمی و روانی مختلف نظیر درد، سرطان، بیماریهای قلبی، افسردگی و اضطراب کنارآیند ثمربخش است.
رابینسون، متیوس و جانوسک (2003) تأثیر برنامة آموزش هشت هفته ای کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR)را در متغیرهای استرس، خلق، عملکرد هورمونی و ایمنی در افرادی که از ویروس نقص ایمنی انسان (HIV) رنج میبردند، آزمودند. این پژوهشگران دریافتند که فعالیت و تعداد سلول های کشندة طبیعی (NK) درگروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل افزایش می یابد.
مؤلفین متعددی (گلدبرگ و دیگران، 1994 ؛ کابات زین و دیگران، 1998 ؛ کاپلان، گلدبرگ و گالوین و نادیو، 1993) مطرح ساخته اند که ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس ممکن است در اختلالات طبی وابسته به استرس کاربرد داشته باشند. این مؤلفین خاطرنشان می سازند که مراقبه غالباً آرامش بخش است و از این راه می تواند در ادارة این اختلالات مؤثر باشد (بنسون، 1975.، اورم- جانسون، 1984.، والاس، بنسون و ویلسون، 1984).
در پژوهشی 29 خانم سرطانی در برنامه (MBSR)شرکت کردند این پژوهش از نوع تجربی با گروه آزمایش وکنترل بود.پس از پایان هشت هفته آموزش بر اساس (MBSR) گروه آزمایش کاهش معنی داری درنمرات استرس، اضطراب، افسردگی، نشخوار فکری وافزایش توجه وتمرکز نشان دادند. همچنین کاهش معنی داری درفشار خون ایستا نشان دادند. سطح فشار خون شاخصی برای شناسایی بیماری قلبی-عروقی است. (MBSR) نشان داد که با اثر گذاری روی کاهش فشار خون می تواند خطر ابتلا به بیماری قلبی-عروقی را کاهش دهد(دیدونا، 2009).
سولیوان، وود، تری و همکاران (2009) مداخلة روانشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را برای کاهش اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سکتة قلبی در یک پژوهش آینده نگر به کار بردند و نتایج این پژوهش نشان داد که طی 12 ماه بعد، نشانه های روانشناختی در گروه آزمایشی، نسبت به گروه کنترل بهبود پیدا کرده بود.
رایان و اسکات (2002) در پژوهشی که اثر ذهن آگاهی بر روی 136 نفر اجرا شد نشان دادند که اجرای تمرین ذهن آگاهی به کاهش نشانه های استرس در بیماران با تصلب چند گانه، ایدز، اختلالات اضطرابی و بیماری های دیگر کمک می کند. بیمارانی که ذهن آگاهی را تمرین می کنند، سطح اضطراب و افسردگی آنها به طور خودکار کاهش می یابد. ...
...