مبانی نظری و پیشینه پژوهش روش های مقابله ای
مبانی نظری و پیشینه پژوهش روش های مقابله ای |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش روش های مقابله ای
در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
2-20 – مباحث نظری در باب سازه ی روشهایمقابلهای
مقابله یا سازگاری عبارت از تلاشهایی است که به منظور کنترل موقعیتها و شرایطی که بطور بالقوه فشارزا یا زیانبار ارزیابی می شوند، صورت می گیرد. این تعریف با دیدگاه لازاروس و فولکمن(1984 ) در زمینه استرس هماهنگی دارد و حاوی نکته های اساسی است. نخست اینکه مقابله یا سازگاری مستلزم تلاش یا برنامه ریزی خاصی است به این معنی که مقابله فرآیندی انفعالی یا خودبه خودی در برابر فشارزاهای زندگی نیست. دیگر اینکه مقابله همیشه با پیامدهای مثبت همراه نیست، برخی پیامدهای مقابله ممکن است مطلوب باشند حال آنکه برخی دیگر چنین نباشند و سرانجام اینکه ، مقابله فرآیندی است که پیوسته در طول زمان رخ می دهد. با توجه به تعریف بالا بد نیست به فرآیند ارزیابی نیز اشاره ای داشته باشیم. لازاروس و فولکمن (1984) از دو نوع ارزیابی سخن به میان می آورند: یکی ارزیابی اولیه و دیگری ارزیابی ثانویه(راس و آلتایمر، 1998).
لازاروس و فلکمن (1984)،معتقدند هنگامی که فرد با موقعیتهای استرس زای زندگی روبه رو می شود این پرسش را مطرح می کند که " آیا من در موقعیت خطر قرار دارم؟ " چنین حالتی را ارزیابی اولیه گویند. ارزیابی ثانویه هنگامی است که فرد متوجه خطر یا استرس شده است و این پرسش را عنوان می دارد که " چه کار می توانم انجام دهم؟ ". با گسترش تکنولوژی و شرایط گذار از جامعه سنتی به جامعه صنعتی به حجم دشواریها و رنجهای انسانها افزوده شده است و عوارضی چون اضطراب، افسردگی، خودکشی، اعتیاد، طلاق، فرار از تحصیل، احساس پوچی و... را بیشتر از گذشته شاهد هستیم. به موازات این دشواریها روانشناسان و پژوهشگران راههای ارزشمندی را در پیش چشم انسانهای خواستار سلامت گشودهاند که تامین کننده بهداشت روانی آنها باشد. از نظر جورج آلبی[1](1982) یکی از مولفههای اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابلهای است، که در این مطالعه به بررسی این عامل مهم پرداخته شده است.
شیوه های مقابله :
شاید بهترین طریق مقابله با فشار عصبی یا استرس آن باشد که عامل ایجاد استرس را ازمیان برداریم و استرس را رفع کنیم، اما در اغلب موارد این امر ممکن نیست و باید به گونه ای با استرس سازگاری کرد و تحمل آن را بر خود هموار ساخت واز شدت آن کاست(الوانی، 1384). با توجه به هدفی که برای مقابله برشمرده اند، مقابله را فرآیندی بسیار گسترده تر از حفظ فرد از خطر دانسته اند. بطوری که می توان مقابله را تمام پاسخ هایی دانست که در برخورد با مشکلی بروز می کنند، و ناراحتی روانی را می کاهند یا برداشت فرد را از وضعیت خود تغییر می دهند.
ما منابع مقابله را از پاسخ های مقابله متمایز می دانیم. منابع یا امکانات مقابله ابزارهایی هستندکه درد سترس افراد قرار می گیرند تا در مقابله با مشکل از آنها استفاده کنند. پاسخهای مقابله رفتارهایی هستندکه افراد در برابر استرس از خود نشان می دهند(راس و آلتایمر، 1998). به منظور کاهش اثرات نامطلوب استرس معمولاٌ "از روشهای مختلف مقابله استفاده می شود". فولکمن و لازاروس (1986) انواع مختلف شیوه های مقابله ای را به دو نوع کلی معطوف به مشکل (متمرکز بر مسئله) و معطوف به هیجان(متمرکز بر هیجان) تقسیم کرده اند.
اشتاین و همکاران(1987) در روشهای متمرکز بر مسئله از فنونی همچون ارزیابی شناختی، تحلیل منطقی یا تلاش برای مشخص کردن علت مسئله و جستجوی اطلاعات بیشتردرباره مشکل استفاده کرده اند. در مقابله متمرکز بر هیجان روشهایی چون اجتناب، انکار، تخلیه هیجانی مثل گریه کردن یا عصبانی شدن و مکانیزم هایی دفاعی بکار گرفته می شود.
[1]- Jorg Albi
...
2-22 - انواع مقابله
به طور کلی در برخورد با وضعیتهای استرس زا دو نوع مقابله از طرف افراد به کار گرفته میشود:
آنچه تحت عنوان مهارت های مقابلهای مطرح میشود همان روشهای برخورد با مسائل است که از طرف فرد به طور آگاهانه طراحی و به اجرا درمی آید و نتیجه آن حل مسئله و یا افزایش ظرفیت روانشناختی فرد برای از سرگذراندن موفقیت آمیز شرایط بحرانی و دور ماندن از آسیب های ناشی از بحران های روحی پیش آمده است. مقابله های نا کار آمد نیز تلاش هایی هستند که گرچه برای مقابله با شرایط دشوار به کار گرفته میشوند ولی نوعاً به بدتر شدن اوضاع و پیچیدهتر شدن وضعیت منجر میشوند، لذا نمی توان از این دسته مقابله ها به مهارت تعبیر کرد. مثلاً فردی که برای کاستن از استرس به مواد مخدر روی میآورد، گرچه نوعی مقابله با استرس و هیجان منفی در کوتاه مدت به وقوع میپیوندد ولی باید هزینه این لذتهای کوتاه مدت را به صورت تحمل اعتیاد و عوارض شوم آن بپردازد(ریو[1]،1997؛ به نقل از سید محمدی،1376).
2-22-1 - انواع مقابلههای کارآمد
مقابله های مؤثر و کارآمد که ما را در برابر استرس ها و شرایط دشوار یاری میدهند به دو دسته تقسیم میشوند:
2-22-1-1- مقابله متمرکز بر مسئله
مقابلههای متمرکز بر مسئله، عبارت از عملکردهای مستقیم فکری و رفتاری فرد که به منظور تغییر و اصلاح شرایط تهدید کننده محیطی انجام میشود. به بیان دیگر مقابله متمرکز بر مسئله به تلاشهای فرد برای تغییر وضعیت و گلاویزی مستقیم با مشکل مربوط میشود(پاری[2]،1991؛ به نقل از مقدسی،1375).هیچ کس بدون کوشش نمیتواند به چیزی دست یابد. تصمیم گیری در مورد این که فرد هنگام استرس چه کار باید بکند نیازمند به قضاوت خود او است، که این قضاوتها متأسفانه به وسیله هیجانات منفی که در اثر تجارب منفی گذشته به وجود آمدهاند تحت تأثیر قرار میگیرند. مثلاً فردی که بحران زده است اگر در گذشته به ندرت تجربهای موفقیت آمیز در تأثیر گذاردن بر دنیا برای تغییر اوضاع داشته و علاوه بر آن افسردگی در او تولید ناامیدی کرده باشد احتمالاً حتی با وجود کارهای فراوانی که میتواند برای اصلاح وضعیت خود انجام بدهد در صدد مقابله با مسئله برنمی آید. این افراد به جای این که خود را بازیگر نقش اصلی در زندگی بدانند خود را قربانی اعمال، رفتار و تلقینات دیگران میدانند. ناباوری نسبت به کارایی خود مانع بزرگی برای حل مسئله است، چون در این حالت فرد کمترین تلاشی برای حل مسئله انجام نمی دهد(پاری،1991؛ به نقل از مقدسی،1375).
کامپاز[3] و همکاران (1988) در پژوهشی که در زمینه چگونگی رویارویی نوجوانان با تنشها انجام دادند به این نتیجه رسیدند که افراد در موقعیتهایی که از روش متمرکز بر مسئله استفاده میکنند کنترل بیشتری بر آن موقعیتها دارند. آنها خاطر نشان کردند که نوجوانان در رویارویی با رویدادهای تنشزای تحصیلی بیشتر از روش متمرکز بر مسئله استفاده میکنند، چون فکر میکنند این تنشها بیشتر قابل کنترل هستند و بر عکس در رویدادهای تنشزای اجتماعی به این دلیل که کمتر قابل کنترل هستند عمدتاً روش متمرکز بر هیجان به کار گرفته میشود.در پژوهشی که والینگ و مارتینک[4](1995) انجام دادهاند نتیجه گرفتند افرادی که دچار استیصال میشوند در فعالیتهای بدنی و تحصیلی خود کنترل کمتری بر موقعیت دارند. آنها اضافه کردند دانش آموزانی که احساس میکنند بر موقعیت تسلط دارند میتوانند پیامدهای عملکرد خودشان را نیز کنترل کنند و در برابر فعالیتهایی که یادگیری آنها مشکل است از روشهای حل مسئله استفاده میکنند(پاری،1991؛ به نقل از مقدسی،1375). بر اساس بررسیهای انجام گرفته روشهای مقابلهای متمرکز بر مسئله در موقعیتهای قابل کنترل مؤثرتر هستند. در صورتی که برای موقعیتهای غیرقابل کنترل(مرگ یکی از عزیزان) عمدتاً مقابله متمرکز بر هیجان مناسبتر است(دافعی،1376).در مقابله متمرکز بر مسئله افراد تدابیری را به کار میگیرند که به چند مورد از این تدابیر اشاره مینماییم:
v مقابله فعال: فرآیندی است که شخص در طی آن به طور فعالانه برای تغییر منبع فشار روانی تلاش میکند.
v مقابله مبتنی بر برنامهریزی: در این نوع مقابله فرد برای کنترل و حل مشکل با تکیه بر فکر و اندیشه خود به ارزیابی راه حلهای مختلف میپردازد و بعد از آن با انتخاب بهترین شیوه به حل مسئله اقدام میکند.
[1]- Reio
[2]- Pari
[3]- Compaz
[4]- Waling and Martink